درباره توماج
این حقیقت توماج است.زاده ی ۱۲ آذر ۱۳۶۹ اصالتا بختیاری، دانش آموخته طراحی و قطعات صنعتی و پزشکی با روحی پر شور در ساز و آواز و چینش بینظیر واژهها.
او که از ابتدا تشنه آموختن و کشف حقایق بود و روحیه مبارزی داشت، از کودکی قدم در کشف دنیای ورزشهای رزمی میگذارد و در این مسیر قهرمانی موی تای و دیگر ورزش های رزمی را بدست میآورد. هم راستا با آن ،خودش را در دنیای اعداد و ریاضیات هم به چالش می کشد
توماج مسیر پر فراز و نشیب رپ را با (جنگ رپ) آغاز میکند و در آن آغاز مبارزه خود را با رپرهای حکومتی اعلام میکند. .پس از آن در (برهه) تمامی آنچه که در سال ۹۶ به وقوع پیوست را رپ میکند و جامعه را دعوت به منفعل نبودن میکند. در کار بعدی با عنوان «منم یه زلزله زدم»، مسائل فرهنگی ،مدنی را در کلماتش جاری میکند.
توماج ره نو پا خود را با دُر، پارافین، چه، ندیدی، درد، موش، انار و شلاق مستحکم تر ازقبل میکند. راهی که در آن تماما هم و غم مردم را به دوش میکشد. از محمد دانش آموز ۱۱ ساله بوشهری که بدلیل نداشتن گوشی موبایل و عدم توان خانواده برای تامین این خواسته و در پی آن خودکشی کرد (ندیدی۲) تا ظلم در حق کارگران(انار)، حجاب اجباری برای زنان (شلاق) و فساد حکومت و نقص گسترده حقوق بشر در ایران
توماج اولین بار بعد از انتشار موزیک ویدیو سوراخ موش بعد از مدتی تعقیب و گریز سرانجام در تاریخ ۲۰ شهریور در نیمه شب بطرز خشونت آمیزی بازداشت شد و در تاریخ ۳۰ شهریور با قید وثیقه آزاد میشود
پس از آن نیز به مناسبت سالگرد آبان خونین ۹۸ با وجود تهدیدها و فشارها و امکان دستگیری مجدد، به جلوی زندانی که برده شده بود رفت و همانجا به یاد کشته شدگان آبان ترانهای را همراه با دوست خود افراسیاب خواند
پس از آنکه تاریخ دادگاه توماج مشخص شد، با افزایش نگرانیهای دوستدارن او، توماج اعلام کرد که منتظر یک سورپرایز در روز دادگاه باشند.
در روز دادگاه ساعت ۱۰ صبح توماج به جای حضور در دادگاه، قوی تر از قبل عمل کرد و موزیک ویدیویی با نام «طناب دار» منتشر کرد که در آن تمام جنایات این ۴۴ سال را برشمرد و مجرم اصلی را حکومت معرفی کرد و اعلام کرد او جرمی نکرده و بعنوان هنرمند رسالت هنری خود را انجام داده و از تریبون خود صدای قشر مظلوم و بی صدای جامعه شده. پس از آن بیدادگاه جمهوری اسلامی نهایتاً توماج را به ۶ ماه حبس تعلیقی و جریمه نقدی محکوم کرد.
با مرگ (مهسا امینی) ،خیزش مردم و شروع انقلاب ،صفحه ای دیگر در زندگی او ورق میخورد. و توماج قلم به قلم همراه مردم جلو می رود
و با تاکید به اینکه (خون هیچ کدام از ما رنگین تر نیست،اتحاد شگفت انگیزهمان را فراموش نکنیم و اجازه ندهیم درون این بهشت خونین زیبا و غمانگیز تفرقه ایجاد کنند.)دعوت به ادامه دادنِ این مسیر پر پیچ و تاب می کند.
بی شک می توان گفت، توماج، یکی از پسران دلیر ایران، از ابتدای این انقلاب و پس از مرگ مهسا امینی، نفس به نفسِ مردم در کوچه ها و خیابان ها پرچم حق خواهی را برافراشته می کرد. حتی در شبانه روز کمتر از ۴ ساعت چشم بر هم می گذاشت، زیرا، چنان که آن جانیان ضحاک پرور و خونخوار مکان او را پیدا می کردند، می بایست، بدون فوت وقتی فرار میکرد
پس از انتشار اولین ویدیو از حضور و حمایتش در اعتراضات، بار دیگر تحت تعقیب قرار گرفته بود و مدام مکان زندگیش را تغییر می داد و به جایی ناشناس پناه می برد.
اما سرانجام، پس از سپری شدن بیش از ۴۰ روز، توماج را همراه با دو نفر از دوستانش در محل اقامتش به طرز خشونت آمیزی دستگیر می کنند. تصاویر منتشر شده بعد از این دستگیری حاکی از این بودند که توماج تحت ضرب و شتم شدیدی قرار گرفته است.
و بعد از گذر ۸ روزِ جانکاه، تعدادی از زندانیان زندان (دستگرد) که به طور اتفاقی توماج را دیده بودند، به خانوادههای خود اطلاع دادند که توماج شرایط فیزیکی بسیار وخیمی داشته، به طوری که سر و صورت و یکی از چشمانش به شدت آسیب دیده اند و یکی از پاها و انگشتان دستش شکسته شده اند چندبار نیز هوشیاری خود را از دست داده بوده.
پس از گذشت ۳۸ روز بی خبری و انتظار، فیلمی چند ثانیهای، با محتوای اعتراف اجباری از توماج توسط رسانه های حکومتی به اشتراک گذاشته میشود. که پُر واضح و روشن است او تحت شکنجه شدید قرار گرفته بوده، زیرا در آن فیلم چشمهایش کبود بود و در حالت نرمال به سر نمیبرد.
توماج در آن ویدیو می گوید: به خاطر خشونت هایی که تولید کرده ام از جامعه معذرت می خواهم
اما توماج نه تنها تولید کننده خشونت و مولد خشم نبوده و نیست بلکه منبع مقاومت علیه آن است.